بسیج , راز عشق و ایمان

تصاویر شهیدان راه انقلاب

بسیج , راز عشق و ایمان

تصاویر شهیدان راه انقلاب

شاخصه های تشخیص خودی و غیر خودی در اندیشه امام خمینی(ره)

خودی یا غیر خودی بودن از واقعیات تاریخ و زندگی بشر است که همواره در شکوفایی یا انحطاط تمدنها، مذاهب و نظامهای سیاسی نقش اساسی ایفا کرده است. تا زمانیکه یک امت بر باورها و منافع خویش ثابت قدم بوده اند، در صحنه های مختلف پیروز و سرافراز گشته اند؛ اما همین که برخی عوامل از درون با عنوان ستون پنجم و عامل نفوذی بیگانه برای رسیدن به قدرت، شهرت و ثروت به تضعیف اتحاد و اقتدار آن نظام سیاسی اقدام کرده اند، ملت خود را به سراشیبی سقوط و وابستگی سوق داده اند.

چهره عاشقان به قلم امام موحدان...










از نظر نهج البلاغه عبادت تنها انجام یک سلسله اعمال خشک و بى‏روح نیست.اعمال بدنى صورت و پیکره عبادت است،روح و معنى چیز دیگر است.اعمال بدنى آنگاه زنده و جاندار است و شایسته نام واقعى عبادت است که با آن روح و معنى توام باشد.عبادت واقعى نوعى خروج و انتقال از دنیاى سه بعدى و قدم نهادن در دنیایى دیگر است،دنیایى که به نوبه خود پر است از جوشش و جنبش و از و اردات قلبى و لذت هاى خاص به خود.

در نهج البلاغه مطالب مربوط به اهل سلوک و عبادت فراوان آمده است.به عبارت دیگر،ترسیم ها از چهره عبادت و عبادت پیشگان شده است،گاهى سیماى عباد و سلاک از نظر شب زنده‏دارى‏ها،خوف و خشیت‏ها،شوق و لذت‏ها،سوز و گدازها،آه و ناله‏ها،تلاوت قرآن‏ها ترسیم و نقاشى شده است،گاهى  واردات قلبى و عنایات غیبى که در پرتو عبادت و مراقبه و جهاد نفس نصیبشان مى‏گردد بیان شده است،گاهى تاثیر عبادت از نظر«گناه زدایى‏»و محو آثار تیره گناهان مورد بحث قرار گرفته است،گاهى به اثر عبادت از نظر درمان پاره‏اى بیماری هاى اخلاقى و عقده‏هاى روانى اشاره شده است و گاهى ذکرى از لذت ها و بهجت هاى خالص و! بى‏شائبه و بى‏رقیب عباد و زهاد و سالکان راه به میان آمده است.

 

شب زنده ‏دار ‏ها

اما اللیل فصافون اقدامهم تالین لاجزاء القران یرتلونه ترتیلا،یحزنون به انفسهم و یستثیرون به دواء دائهم،فاذا مروا بآیة فیها تشویق رکنوا الیها طمعا و تطلعت نفوسهم الیها شوقا و ظنوا انها نصب اعینهم، و اذا مروا بآیة فیها تخویف اصغوا الیها مسامع قلوبهم و ظنوا ان زفیر جهنم و شهیقها فى اصول آذانهم، فهم حانون على اوساطهم،مفترشون لجباههم و اکفهم و رکبهم و اطراف اقدامهم،یطلبون الى الله تعالى فى فکاک رقابهم،و اما النهار فحلماء علماء ابرار اتقیاء.1

شبها پاهاى خود را براى عبادت جفت مى‏کنند،آیات قرآن را با آرامى و شمرده و شمرده تلاوت مى‏نمایند،با زمزمه آن آیات و دقت در معنى آنها غمى عارفانه در دل خود ایجاد مى‏کنند و دواى دردهاى خویش را بدین وسیله ظاهر مى‏سازند،هر چه از زبان قرآن مى‏شنوند مثل این است که به چشم مى‏بینند،هر گاه به آیه‏اى از آیات رحمت مى‏رسند بدان طمع مى‏بندند و قلبشان از شوق لبریز مى‏گردد،چنین مى‏نماید که جلوی چشم آنهاست، و چون به آیه‏اى از آیات قهر و غضب مى‏رسند بدان گوش فرا مى‏دهند و مانند این است که آهنگ بالا و پایین رفتن شعله‏هاى جهنم به گوششان مى‏رسد، کمرها را به عبادت خم کرده و پیشانی ها و کف دست ها و زانوها و سر انگشت پاها به خاک مى‏سایند و از خداوند آزادى خویش را مى‏طلبند.همین ها که چنین شب زنده‏دارى مى‏کنند و تا این حد روحشان به دنیاى دیگر پیوسته است،روزها مردانى هستند اجتماعى،بردبار،دانا،نیک و پارسا.

علمى که بر پایه بینش کامل است‏بر قلب هاى آنان هجوم آورده است،روح یقین را لمس کرده‏اند،آنچه بر اهل تنعم سخت و دشوار است‏بر آنان نرم گشته است و با آن چیزى که جاهلان از آن در وحشتند انس گرفته‏اند.

واردات قلبى

قد احیى عقله و امات نفسه،حتى دق جلیله و لطف غلیظه و برق له لامع کثیر البرق،فابان له الطریق و سلک به السبیل و تدافعته الابواب الى باب السلامة و دار الاقامة،و ثبتت رجلاه بطمانینة بدنه فى قرار الامن و الراحة بما استعمل قلبه و ارضى ربه 2

عقل خویش را زنده و نفس خویش را میرانده است،تا آنجا که ستبری هاى بدن تبدیل به نازکى و خشونت هاى روح تبدیل به نرمى شده است و برق پر نورى بر قلب او جهیده و راه را بر او روشن و او را به رهروى سوق داده است.پیوسته از این منزل به آن منزل برده شده است تا به آخرین منزل که منزل سلامت و بار انداز اقامت است رسیده و پاهایش همراه بدن آرام او در قرارگاه امن و آسایش،ثابت ایستاده است.این همه به موجب این است که دل و ضمیر خود را به کار گرفته و پروردگار خویش را خشنود ساخته است.

ویژه میلاد امام علی علیه السلام

یا ایها الناس انک کادح الى ربک کدحا فملاقیه 3 ،سخن از طمانینه و آرامشى است که نصیب قلب نا آرام و پر اضطراب و پر ظرفیت‏بشر در نهایت امر مى‏گردد .

در خطبه 221 اهتمام این طبقه به زندگى دل چنین توصیف شده است:

یرون اهل الدنیا یعظمون موت اجسادهم و هم اشد اعظاما لموت قلوب احیائهم. ؛ اهل دنیا مردن بدن خویش را بزرگ مى‏شمارند اما آنها براى مردن دل خودشان اهمیت قائل هستند و آن را بزرگتر مى‏شمارند. خلسه‏ها و جذبه‏هایى که روح هایى مستعد را مى‏رباید و بدان سو مى‏کشد،اینچنین بیان شده است:

صحبوا الدنیا بابدان ارواحها معلقة بالمحل الاعلى 4 . ؛ با دنیا و اهل دنیا با بدن هایى معاشرت کردند که روح هاى آن بدن ها به بالاترین جایگاه ها پیوسته بود.

لو لا الاجل الذى کتب الله علیهم لم تستقر ارواحهم فى اجسادهم طرفة عین شوقا الى الثواب و خوفا من العقاب 5.  ؛ اگر اجل مقدر و محتوم آنها نبود،روح هاى آنها در بدن هاشان یک چشم به هم زدن باقى نمى‏ماند از شدت عشق و شوق به کرامت هاى الهى و خوف از عقوبت هاى او.

قد اخلص لله فاستخلصه 6؛ او خود را و عمل خود را براى خدا خالص کرده است،خداوند نیز به لطف و عنایت‏خاص خویش او را مخصوص خویش قرار داده است.

علوم افاضى و اشراقى که در نتیجه تهذیب نفس و طى طریق عبودیت‏ بر قلب سالکان راه سرازیر مى‏شود و یقین جازمى که نصیب آنان مى‏گردد،اینچنین بیان شده است:

هجم بهم العلم على حقیقة البصیرة و باشروا روح الیقین و استلانوا ما استوعره المترفون و انسوا بما استوحش منه الجاهلون7 ؛ علمى که بر پایه بینش کامل است‏بر قلب هاى آنان هجوم آورده است،روح یقین را لمس کرده‏اند،آنچه بر اهل تنعم سخت و دشوار است‏بر آنان نرم گشته است و با آن چیزى که جاهلان از آن در وحشتند انس گرفته‏اند.

اهل دنیا مردن بدن خویش را بزرگ مى‏شمارند اما آنها براى مردن دل خودشان اهمیت قائل هستند و آن را بزرگتر مى‏شمارند.

گناه زدایى
دعا و مناجات و استغفار

از نظر تعلیمات اسلامى،هر گناه اثرى تاریک کننده و کدورت آور بر دل آدمى باقى مى‏گذارد و در نتیجه میل و رغبت‏به کارهاى نیک و خدایى کاهش مى‏گیرد و رغبت‏به گناهان دیگر افزایش مى‏یابد.

متقابلا عبادت و بندگى و در یاد خدا بودن وجدان مذهبى انسان را پرورش مى‏دهد،میل و رغبت‏به کار نیک را افزون مى‏کند و از میل و رغبت‏به شر و فساد و گناه مى‏کاهد،یعنى تیرگی هاى ناشى از گناهان را زایل مى‏گرداند و میل به خیر و نیکى را جایگزین آن مى‏سازد.

در نهج البلاغه خطبه‏اى هست که در باره نماز،زکات و اداء امانت‏بحث کرده است.پس از توصیه و تاکیدهایى در باره نماز،مى‏فرماید:

و انها لتحت الذنوب حت الورق و تطلقها اطلاق الربق و شبه ها رسول الله صلى الله علیه و آله بالحمة تکون على باب الرجل فهو یغتسل منها فى الیوم و اللیلة خمس مرات،فما عسى ان یبقى علیه من الدرن 8 ؟ ؛نماز گناهان را مانند برگ درختان مى‏ریزد و گردن ها را از ریسمان گناه آزاد مى‏سازد.پیامبر خدا نماز را به چشمه آب گرم که بر در خانه شخص باشد و روزى پنج نوبت‏خود را در آن شستشو دهد تشبیه فرمود.آیا با چنین شستشوها چیزى از آلودگى بر بدن باقى مى‏ماند؟

انس و لذت

اللهم انک آنس الآنسین لاولیاءک و احضرهم بالکفایة للمتوکلین علیک،تشاهدهم فى سرائرهم و تطلع علیهم فى ضمائرهم و تعلم مبلغ بصائرهم،فاسرارهم لک مکشوفة و قلوبهم الیک ملهوفة،ان اوحشتهم الغربة آنسهم ذکرک و ان صبت علیهم المصائب لجاوا الى الاستجارة بک   ؛  پروردگارا،تو از هر انیسى براى دوستانت انیس‏ترى و از همه آنها براى کسانى که به تو اعتماد کنند براى کارگزارى آماده‏ترى.آنان را در باطن دلشان مشاهده مى‏کنى و در اعماق ضمیرشان بر حال آنان آگاهى و میزان بصیرت و معرفتشان را مى‏دانى.رازهاى آنان نزد تو آشکار است و دلهاى آنها در فراق تو بیتاب است.اگر تنهایى سبب وحشت آنان گردد،یاد تو مونسشان است و اگر سختیها بر آنان فرو ریزد به تو پناه مى‏برند.

 

منبع : مجموعه آثار جلد 16 صفحه_ استاد شهید مرتضى مطهرى

BBC ، بی حیثیت ترین رسانه ی جهان

"بی بی سی" امروز در خبری با عنوان "محکومیت قتل عام سوریه در شهر الحوله همزمان با افزایش خشم" از عکسی استفاده کرد که «مارکو دی لائورو» عکاس ایتالیایی در سال 2003 میلادی و از قتل عام و کشتار مردم عراق گرفته بود.

در زیرنویس این عکس در پایگاه خبری بی‌بی‌سی آمده است که این تصویر توسط یکی از «فعالان» گرفته شده است و به طور مستقل تائید نمی‌شود اما باورها بر این است که این عکس اجساد کودکانی را نشان می‌دهد که در شهر الحوله در انتظار دفن به سر می‌برند.

هنوز روشن نیست که بی‌بی‌سی با ادعای چندین سال سابقه کار حرفه‌ای چگونه به خود اجازه می‌دهد به دروغ عکسی را از 9 سال پیش که حاصل جنایت آمریکا در عراق است، به دولت سوریه نسبت بدهد و منبع آن را یک «فعال» اعلام کند.

«فعال» تنها منبعی است که رسانه‌های غربی در بیش از یک سال گذشته فضاسازی و اخبار بزرگ‌نمایی شده و گاه دروغ خود از سوریه را به نقل از آن اعلام می‌کنند. منبعی که نه هویت دارد نه می‌توان صحت آن را پیگیری و مشخص کرد. بنابراین می‌توان هر چیزی را حتی عکس جنایت آمریکا در 9 سال پیش در عراق را اقدام ارتش سوریه علیه مردم خود جا زد.

"مارکو دی لائورو" عکاس ایتالیایی عکسی که شبکه "بی بی سی" برای به تصویر کشیدن جنایات سوریه به دروغ استفاده کرده است، گفت که از ناکامی "بی بی سی" در نظارت بر منابع خبری خود شگفت زده شده است؛ این عکاس ایتالیایی گفت: ساعت 3 صبح به منزل رفتم و صفحه "بی بی سی" را باز کردم؛ در صفحه اول بی بی سی خبری درباره رویدادهای سوریه آمده بود و من تقریبا داشتم از روی صندلی خود می افتادم.

این عکاس در ادامه گفت: یکی از عکس های من از عراق توسط وب سایت "بی بی سی" برای به تصویر کشیدن اجساد قتل عام روز گذشته در سوریه استفاده شده بود و اعلام شده بود که این عکس توسط یکی از «فعالان سوری» ارسال شده است؛‌ این در حالیست که این عکس را من گرفته ام و در وب سایت خود من نیز این عکس وجود دارد.

مارکو دی لائورو عکاس ایتالیایی

در ادامه اظهارات این عکاس ایتالیایی آمده است: آنچه که من حقیقتا از آن شگفت زده هستم این است که چگونه یک سازمان خبری مانند "بی بی سی" منابع خبری خود را کنترل نمی کند و هر عکسی را که توسط هر کسی چه فعال، چه روزنامه نگار و هر کس دیگری که ارسال می شود، پست می کند.

"مارکو دی لائورو" در ادامه با اشاره به اینکه علاقه ای به معذرت خواهی "بی بی سی" به دلیل استفاده بدون رضایت او از این عکس ندارد، گفت: آنچه شگفت انگیز است این است که یک سازمان خبری از عکسی برای اثبات قتل عامی استفاده می کند که این روز گذشته در سوریه اتفاق افتاده است و این در حالیست که این عکس در سال 2003 میلادی و در جریان یک قتل عام کاملا متفاوت در عراق گرفته شده است.

پس از جنایت تروریست‌های سوریه در کشتار تعدادی کودک، تصاویری از شبکه‌هایی مانند الجزیره و بی‌بی‌سی انگلیسی منتشر و اعلام شد که کودکان کشته شده در این عکس نتیجه حملات ارتش سوریه است اما عکاسی ایتالیایی این عکس اعلام کرد که عکس این کشتار متعلق به 9 سال پیش در عراق است.

Marco Di Lauro:Somebody is using illegaly one of my images for anti syrian propaganda on the BBC web site front page.


Today Sunday May 27 at 0700 am London time the attached image which I took in Al Mussayyib in Iraq on March 27, 2003 (see caption below) was front page on BBC web site illustrating the massacre that happen in Houla the Syrian town and the caption and the web site was stating that the images was showing the bodies of all the people that have been killed in the massacre and that the image was received by the BBC by an unknown activist. Somebody is using my images as a propaganda against the Syrian government to prove the massacre.


Al Musayyib, Iraq - May 27, 2003
An Iraqi child jumps over a line of hundreds of bodies, in a school where they have been transported from a mass grave, to be identified. They were discovered in the desert in the outskirts of Al Musayyib, 40 km south of Baghdad. It has been estimated that between 10,000 and 15,000 Iraqis had been reported missing in the region south of Baghdad. People have been searching for days for identity cards or other clues among the skeletons to try to find the remains of brothers, fathers, mothers, sisters and even children who disappeared when Saddam's government crushed a Shi'ite uprising following the 1991 Gulf War.

Marco Di Lauro
Photographer
Reportage by Getty Images

زیبا ترین تصویری که تا بحال از حضرت آیت الله خامنه ای دیده اید

این تصویر مربوط به نمایشگاه کتاب اردیبهشت ۹۱ است.

خاطره جالب امیرمحمد از دیدار با آقا

به‌به!‌ مرد مینیاتوری!

خاطره دیدار با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مربوط به سال ۸۵ است. یکی دو روز بعد از این که عمو‌پورنگ و گروه هنرمندان از سفر حج واجب برگشتند، خدمت آقا رسیدیم البته من اصلا در جریان نبودم. شب قبلش تهیه‌کننده تماس گرفت و گفت فردا ساعت ۹ صبح آماده باش که می‌خواهیم برای دیدار با آقا به بیت رهبری برویم.

 همه خانواده با شنیدن این خبر خوشحال شدند. برای خودم هم عجیب بود چون همیشه دوست داشتم آقا را از نزدیک ببینم. خلاصه روز بعد من، عمو و آقای آقاجانزاده (تهیه‌کننده برنامه)‌ همراه با آقایان حسن پورشیرازی ـ که آن موقع با ایفای نقش شوکت در سریال نرگس چهره شده بود ـ کمال تبریزی،‌ سیروس مقدم، فرزاد جمشیدی، سهیل محمودی، دکتر میرباقری (معاون وقت سیما)‌ و… وارد سالن کوچکی که مخصوص مهمانان بیت بود، شدیم و منتظر ماندیم. آقا که تشریف آوردند تا چشم‌شان به من افتاد فرمودند: «به‌به!‌ مرد مینیاتوری!» در این لحظه عموپورنگ بغلم کرد تا با آقای روبوسی کنم.

 ایشان همه مهمانان را با کارهایشان می‌شناختند و بخش زیادی از صحبت‌هایشان را به برنامه ما اختصاص دادند و بر تولید شادی سازنده برای بچه‌ها تاکید کردند و گفتند: «برنامه خوبی دارید. نوه‌هایم کارهایتان را می‌بینند.» سپس از اجرای شاد، مسلط و دارای جهت و هدف عمو تشکر کردند و با اشاره به من از عمو پورنگ پرسیدند: «ایشان را از کجا پیدا کردید و همراه خودتان کردید؟»

 قبل از این که عموپورنگ جواب بدهد، گفتم از تو لپ‌لپ! و همه خندیدند. در پایان جلسه هم دوباره جلو رفتم و به آقا گفتم چفیه‌تان را به من بدهید. ایشان هم فرمودند: «چشم‌چشم» و دادند منتها عمو چفیه را از من گرفت تا ببرد خانه و به سه قسمت تقسیم کند و سهم هر کس را برایش بیاورد، اما برد که برد و دیگر نیاورد. البته پنج سال بیشتر نگذشته و احتمالا هنوز دارد دنبال قیچی می‌گردد. آقای جمشیدی هم خودکار آقا را به عنوان یادگاری گرفت.

منبع:سایت شناخت رهبری

‌آرزوی زیارت کربلا

آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی امام جمعه مشهد در جمع روحانیون با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب آرزوی کربلا دارند اما شرایط به گونه‌ای است که این امکان وجود ندارد، می گوید:

یک روز پیش از زمانی که می‌خواستم به سفر معنوی عتبات عالیات مشرف شوم، در خدمت آقا بودم، عرضه داشتم فردا به کربلا می‌روم که آقا با یک نگاه حسرت‌آمیزی گفتند ما را که فراموش نمی‌کنید.

آقای علم‌الهدی با تاکید بر اینکه عزت روحانیت به برکت رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است، تصریح می کند: به عنوان ادای حق رهبری، مقید باشیم که یک زیارت یا حداقل سلامی از طرف ایشان به محضر آقا سیدالشهدا(ع) عرض کنیم به امید اینکه رهبر عزیزمان به این آرزویشان برسند.

رهبری از نگاه مشاهیر جهان

پوتین رئیس جمهور روسیه: من مسیح را در رهبری ایران دیده‌ام.
دبیر کل سابق سازمان ملل: تا کنون شخصیتی به سیاست‌مداری و هوشمندی (رهبری انقلاب اسلامی) ندیده‌ام.
خانم رایس، وزیر خارجه قبلی آمریکا: رهبر ایران می تواند نقشه‌هایی را که بهترین ذهنها با صرف بیشترین بودجه‌ها در زمانی بسیار طولانی کشیده و مجریانی ماهر اجرای آن را به عهده گرفته‌اند، با یک سخنرانی یک ساعته خنثی کند.
سید حسن نصرالله: ما با شخصیتی عظیم و استثنایی روبرو هستیم، که بسیاری در میان امت چیزی در باره او نمی‌دانند. این رهبر در میان امت و حتی در ایران مظلوم است.
به اقرار سازمان سیای آمریکا در روزنامه نیویورک تایمز، مقام‌های پیشین آمریکا و البته کارشناسان ایرانی مراکز امنیتی این کشور می‌گویند، آیت الله خامنه‌ای با جدیت و قدرت به آرمانهای مرحوم روح‌الله خمینی پای‌بند است و با جایگاه مذهبی بالا و معتبری که دارد، به خوبی توانسته مانعی بلند بر سر اهداف و منافع غرب در منطقه خاورمیانه باشد. استقامت آیت‌الله خامنه‌ای بر مواضع ضد آمریکایی موجب شده تا همگان بفهمند که او هرگز زیر فشارهای سیاسی تن به مذاکره و کوتاه آمدن از مواضع خود به ویژه در مذاکرات اخیر نمی دهد. مدیر بخش روان‌شناسی سیاسی دانشگاه جورج واشنگتن آمریکا در باره شخصیت رهبر ایران گفته است؛ او همیشه به عنوان یک متعادل کننده در فضای داخلی ایران عمل کرده است و با هوشمندی خاصی توانسته ایران را در زیر تمام فشارهای تحریم، فشار سیاسی، آشوبهای داخلی و حتی سایه جنگ، تبدیل به یک مشکل بزرگ برای آمریکا و خاورمیانه و حتی فراتر از آن بکند.
یک استاد خاورمیانه‌شناسی در آکادمی نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا در باره رهبر معظم انقلاب گفته؛ او واقعاً فردی متفاوت است، با وجود انقلابی بودن و مخالفت با سیاستهای آمریکا، اصلاً حس نفرت را در شما بوجود نمی‌آورد و بر خلاف برخی از مذهبی‌ها، بدنبال اعمال فشار به شما برای تغییر سبک زندگی مورد علاقه‌تان نیست، آیت الله خامنه‌ای یک رهبر واقعی است.
مؤسسه کارنگی آمریکا در گزارشی به نقش آیت الله خامنه‌ای در قدرت و ثبات ایران اشاره می‌کند و می‌نویسد: شاید در دنیا هیچ رهبری نباشد که نسبت به مسائل جاری جهان به اندازه آیت الله خامنه‌ای اهمیت دهد. اما همزمان تا این حد برای جهانیان ناشناخته باشد. آیت الله خامنه‌ای به این دلیل به مقام رهبری انتخاب شد که به آرمانهای انقلابی و آموزه‌های آیت الله خمینی وفادار بود. لذا هر طرحی که آمریکائیان برای ایران طراحی کنند، محکوم به شکست است. آیت الله خامنه‌ای هرگز توافقی را که متضمن عقب‌نشینی یا پذیرش شکست باشد، نخواهد پذیرفت. او باید متقاعد شود که ایالات متحده آماده است مشروعیت نظام جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت بشناسد و به آن احترام بگذارد. آمریکا باید گونه‌ای رفتار کند که آیت الله خامنه‌ای یقین پیدا کند کاخ سفید در پی تغییر رفتار خود است، نه تغییر رژیم ایران».این قضاوتهای مشاهیر و مراکز جهانی نشان می دهد که رهبر معظم انقلاب اسلامی علی‌رغم تنوع و پیچیدگی توطئه‌های دشمنان انقلاب در ادامه راه امام خمینی(ره) و افزایش توانمندی و کارآمدی نظام جمهوری اسلامی موفق بوده‌اند.

رهبری از ما می خواهند که گمنام در راه انقلاب فعالیت کنیم

رهبر معظم انقلاب همواره به فرزندان خود می فرمایند در گمنامی فعالیت کنید. به عقیده ایشون گمنامی بیشتر از سر وصدا و تبلیغات برکت دارد . ایشان بیشترین تکریم را از سربازان گمنام خود به عمل می آورد .این نمونه ای از تجلیل از یک سرباز گمنام است:

حاج عبد الله والی را آنها که پیش از مرگش حتی یکبار هم به اردوی جهادی بشاگرد رفته باشند به خوبی بخاطر دارند و می شناسند. حاج عبدالله والی که خود و خانواده اش ساکن تهران بودند، بشاگرد؛ محروم ترین منطقه ایران، جایی میان استان کرمان و هرمزگان و سیستان و بلوچستان را برای خدمت انتخاب کرد و تنها یک اشاره حضرت امام (ره) کافی بود که "به داد بشاگرد برسید!" تا او را آماده هجرت به منطقه بشاگرد کند. بیست و سه سال استقامت و تلاش وی برای منطقه بشاگرد، اکنون آن منطقه محروم را به منطقه ای آباد مبدل کرده است.
رهبر معظم انقلاب در دیدار خانواده مرحوم "حاج عبد الله والی" به تجلیل از این مرد بزرگ پرداخته و با اشاره به آثار اخلاص و برکات استقامت در کار، اینگونه کارهای خالصانه و بی‌هیاهو را موثر در کل بنای جمهوری اسلامی و موجب مستحکم  شدن بنای آن عنوان کردند.
در ادامه چکیده ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر با خانواده مرحوم حاج عبدالله والی را که پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، منتشر کرده است می خوانید:

 بسم الله الرحمن الرحیم

مرحوم آقای حاج عبدالله والی یکی از آدم‎هایی است که قطعاً در تاریخ انقلاب و تاریخ کشور اسمش خواهد ماند و نامش به نیکی یاد خواهد شد؛ خداوند درجاتش را عالی کند. من با اینکه ایشان را از نزدیک ندیده بودم و هیچ  یادم نمی آید که با ایشان ملاقاتی داشته باشم، اما دورادور ایشان را می شناختم ، می دانستم که در بشاگرد مشغول خدمات با ارزشی هستند.  منطقه را هم من می شناختم، به قول خودشان، بِش گَرد. ما ایرانشهر که بودیم، از منطقه های دلگان و بشاگرد و میناب- چون دلگان سر راه بشاگرد به ایرانشهر است، همه اش سر راه میناب است-  بعضی از دوست و آشناهای ما با زحمت این راه سخت و طولانی را طی می کردند و به دیدن ما می آمدند. از بشاگرد گاهی پیش من می آمدند. یک وقت از آنجا یک پیرمردی آمد که یک جنبه روحانی داشت- اهل علم نبود، یک پارچه سفیدی سرش پیچیده بود- یادم هم نیست اسمش چه بود. آمد و از فقر آن مردم شکایت می کرد. یک عبارتی بکار برد که از بس من خوشم آمد، بعد از سی و چند سال، تا حالا یادم مانده. گفت: آنجا "های هایِ آب است و وای وایِ نان"! آن طرف های دلگان آب زیاد است، ولی زمین نیست، در نتیجه نان نیست. قبل از انقلاب مثل اینکه اینجا بکل وجود خارجی نداشت، یعنی دستگاه‎های حکومتی اصلاً به آنجا اعتنایی نداشتند.
 آنوقت بعد از انقلاب، یک مرد جوانِ مؤمنِ انقلابی پا می‌شود می‌رود آنجا، همه دلبستگی هایش را، از شهر و خانه و زندگی، به مرکز مأموریت منتقل می کند و برادرهایش را هم می‌کشاند، دنبال خودش می برد. شماها هم انصافاً ایستادید....  
 شما زندگی و خانواده و زن و بچه و مادر و پدر و همه اینها را  گذاشتید اینجا، رفتید آنجا بی سرو صدا مشغول خدمت شدید، نه جایی ثبت کردید، نه جایی تابلو زدید. بعضی ها هستند، هر کاری می‌خواهند بکنند، قبل از اینکه کار انجام بگیرد، تابلویش را می زنند! مدتها این تابلو آنجاست، هیچ کاری هم انجام نگرفته. بعضیها هم نه، کار را انجام می دهند، هیچ تابلویی هم ندارد. کار مرحوم حاج عبدالله والی و شماها از این نوعِ دوم است، یعنی بی تابلو رفتید و برای خدا کار واقعی کردید، اینها خیلی با ارزش است. شما بدانید، اینجور کارهای بی سروصدا و خاموش و خالصانه، نه فقط برای شما پیش خدای متعال درجه و مرتبه درست می کند، بلکه در کل بنای جمهوری اسلامی اثر می گذارد، مثل سیمانی است که در یک بنایی تزریق کنند و آنرا مستحکم کنند.
 با انجام اینجور کارهای مخلصانه، بنای جمهوری اسلامی مستحکم می شود بدون اینکه کسی بفهمد. یعنی وقتی در گوشه و کنار کشور، در بین مردم، کسانی هستند که کار را برای خدا می کنند، کار را مخلصانه انجام می‌دهند، دنبال هیاهو و جلب نظر این و تحسین آن نیستند، یکی از خواصش این است که اصلاً خود این بنا را مستحکم می کند، مثل روحی که در یک کالبدی بدمند. بنابراین، این کارهای شماها اینجور ارزش دارد ...
 این اخلاص و تداوم کار، خیلی ارزش دارد. ببینید، در این کارهای معنوی و توسلات و دعا و ذکر و اینها هم روایت داریم که کار را تداوم بدهید. در روایت دارد که حداقل مدتی که شما یک عملی را انجام می‌دهید، یک سال باشد. فرض بفرمایید شما بنا می گذارید یک نمازی را که مستحب است، هر شب یا در شب معین خودش در هفته، بخوانید. می‌گویند حداقل یک سال این را ادامه دهید، هرچند بهتر این است که انسان تا آخر عمر ادامه بدهد. یعنی تداوم، یک عنصر جدیدی است غیر از خودِ اصلِ شروعِ عمل."فلذلک فادع و استقم کما امرت" . استقامت، یعنی همین کار را در همان خط و جهت درست دنبال کردن.الحمدلله شما استقامت کردید...
این را هم من به شما خانمها- بخصوص همسران- بگویم؛ بخش عمده از ثواب کاری که انجام می گیرد، مال شماست، چون شماها اگر چنانچه همراهی نمی کردید، نق می زدید، دعوا می کردید- این چه وضعی است؟ این چه زندگی ای شد؟ شما که اینجا پیداتان نمی شود- مردان شما دیگر طاقت نمی آوردند. بالاخره هر چه هم آدم انگیزه داشت، دیگر نمی توانست. این همراهی شماهاست که به اینها دل داد، جرأت داد، و رفتند؛ اینها خیلی مهم است....

بیاید از امروز گمنام باشیم