بسیج , راز عشق و ایمان

تصاویر شهیدان راه انقلاب

بسیج , راز عشق و ایمان

تصاویر شهیدان راه انقلاب

سه شعر در رثای امام جعفر صادق علیه السلام

امام جعفر صادق(ع

ز هر طرف به کمان تیر غم زمانه گرفت

دل مرا که بسی بود خون، نشانه گرفت

چو جد خویش علی سالها به خانه نشاند

ز دیده ام همه شب اشک دانه دانه گرفت

هنوز خانه زهرا نرفته بود زیاد

که آتش از درو دیوار من زبانه گرفت

سپاه کفر به کاشانه ام حجوم آورد

مرا بزمزمه و ناله شبانه گرفت

ز باغ فاطمه صیاد، مرغ سوخته را

دل شب آمد و در کنج آشیانه گرفت

 سر برهنه و پای پیاده برد مرا

 پی اذیت من بارها بهانه گرفت

 هنوز خستگی راه بود در بدنم

 که خصم تیغ به قتلم در آن میانه گرفت

 هزار شکر که زهر جفا نجاتم داد

 مرا بموج غم از مردم زمانه گرفت

 چه خوب اجر رسالت گرفت آل رسول

 که گه بزهر جفا گه به تازیانه گرفت

 گرفت تا سمت نوکری زما«میثم»

 مقام سروری و جاودانه گرفت

 غلامرضا سازگار

 

من کیستم حقیقت حق را خزانه ام

بیرون ز مرز فکر و خیال و فسانه ام

بنیانگذار مذهب و مسندنشین علم

فیض مدام فلسفه عارفانه ام

سبط نبى و پور على، نجل فاطمه

الگوى صبر و صلح حسن را نشانه ام

آئینه دار نهضت سرخ حسینى ام

چون عابدین به نخل عبادت جوانه ام

بحرالعلوم باب من است و سخا و جود

یک قطره اى بود ز یم بیکرانه ام

استاد فقه و فلسفه و منطق و اصول

پرچم فراز علم به قاف زمانه ام

با این همه جلال در این جوّ قیرگون

محصور کرده خصم ستم پیشه خانه ام

از یورش شبانه ابن الرّبیع پست

آید به ناله سنگ ز سوز شبانه ام

لرزد به سان بید تن اهل بیت من

تا مى کشد ز خانه برون وحشیانه ام

آن بى حیا سواره و من با تن ضعیف

پاى پیاده در پى اسبش روانه ام

تندى کند که تند برو در بر امیر

کندى اگر کنم بزند تازیانه ام

آنان که سوخته اند دَرِ خانه على

آتش زدند از ره کین درب خانه ام

ژولیده اصفهانى

 

همان امام غریبی که شانه اش خم بود

به روی شانه ی پیرش غم دو عالم بود

میان صحن حسینیه ی دو چشمانش

همیشه خاطره ی ظهر یک محرم بود

دل شکسته ی او را شکسته تر کردند

شبیه مادر مظلومه اش پر از غم بود

اگر تمام ملائک ز گریه می مردند

به پای خانه ی آتش گرفته اش کم بود

حدیث حرمت او را به زیر پا بردند

اگر چه آبروی خاندان آدم بود

شتاب مرکب و بند و تعلل پایش

زمینه های  زمین خوردنش فراهم بود

مدینه بود و شرر بود و خانه ای ساده

چه خوب می شد اگر یک کمی حیا هم بود

امان نداشت که عمامه ای به سر گیرد

همان امام غریبی که شانه اش خم بود

سروده علی اکبر لطیفیان

لحظه مرگ

امام صادق(علیه السلام)درآخرین لحظات حیات که مرگ را نزدیک دید،دستور داد که تمام خانواده وخویشان نزدیکش برسربالینش جمع گردند وپس از آنکه همه آنان درکنار امام حاضر شدند، چشم بگشود وبه صورت یکایک آنها نظرافکند وفرمود:«ان شفاعتنا لاتنال مستخفاٌ بالصلوة» این وصیت امام ، دلیل آن است که درآئین اسلام،نماز جایگاهی مهم دارد ، طوریکه امام درآخرین لحظه های زندگی ازمیان هزاران مسئله فقط نماز راسفارش می کند و این نیست جزبرای اینکه امام صادق(علیه السلام)هادی امت وپاسدار دین است ونماز ازاین دیدگاه ازاهمیت فراوانی برخوردار می باشد. به نظر من راز اینکه امام خویشاوندان نزدیکش رابه نماز سفارش می کند، آن است که مردم ازآنان انتظار ارشاد وراهنمائی دارند ، پس تبلیغ وتوصیه این فریضه اززبان آنان مؤثرتراست.نکته دوم آنکه نزدیکان امام ومنسویان عترت نپندارند که به علت قرابت و داشتن نسبت با پیامبر ازشفاعت او واوصیای گرامی اش بهره مند خواهند بود،اگرچه درعمل به برخی از احکام سهل انگار باشند. امام صادق(علیه السلام)بدین وسیله خواستند بیان کنند که خویشاوندی با پیامبر (صلی الله علیه وآله)اگر توأم با انجام فرائض وتکالیف دینی نباشد ،سودی به آنان نخواهد داشت ، بلکه این نسبت مسؤولیت ایشان را سنگین ترخواهد ساخت. ام حمیده مادر امام موسی کاظم و همسر امام صادق(علیهماالسلام)ازاین حال امام و شگفت بوده که چگونه امام به هنگام وفات نیز ازاین فریضه بزرگ غفلت نداشته است و هرگاه این حال امام رابه یاد می آورده می گریسته است. ازکارهای عجیب امام درساعت رحلتش آنکه دستور داد برای تمام خویشاوندان نزدیکش صله وتحفه ای فرستاده شود وحتی برای حسن افطس مبلغ هفتاد دینار فرستاد. سالمه کنیز وخدمتکارآن حضرت پرسید:«چگونه به مردی که بادشنه وخنجر به شما حمله آورده وقصد قتل شمارا داشته است ،چنین مبلغی راعطا می فرمائید؟» امام درپاسخ فرمود:«می خواهی مشمول این آیه قرآن نباشم که فرمود:«وَالَّذینَ یَصِلُونَ مااَمُرَاللهُ بِهِ یُوصَلَ وَ یَخَشونَ رَبَّهُم وَیَخافُونَ سُوءِ الحِسابِ»(وآنان که فرمان خدارا در مورد صله رحم و دلجوئی ازخویشاوندان اجرا می کنند وازخدایشان می ترسند وازمحاسبه بد فرجام بیمناکند).ای سالمه!خداوند بهشت رابیافرید وبوی آن رابسیار خوش و مطبوع گردانید که ازفاصله ای به مسافت دوهزار ساله به مشام می رسد، لیکن عاق و کسی که قطع رحم کرده بوی آن را احساس نمی کند و درنمی یابد. این وصیت امام نیز بیانگراهمیت صله رحم است ورفتار خود امام هم اینگونه بوده که باارحامش پیوند داشته وحتی باآنان که بااو بریده وبه قصد کشتنش به طرف او حمله کرده بودند به طریق نیکو رفتار کرد و مبلغی صله فرستاد، وبراستی که این ، خلق و خوی انبیاء واولیاء است.

وصایای امام صادق (علیه السلام)هنگام فوت

اودر لحظه مرگ وصایایی چندی می نماید که برخی درامرامامت برخی درزمینه مسائل خانوادگی وبخشی درمورد عامه است. - به فرزندان خود گفت: فَلا تَمُوتُنَّ اِلاُّ وَاَنتُم مُسلِموُن بکوشید که جز مسلمان نمیرید. - به کسان وخویشان فرمود: اِنَّ شَفاعَتَنَا لاتَنالُ مَستَخِفّاَ بِالصَّلاةِ. شفاعت ما به کسی که نماز راکوچک بشمارد نمی رسد - به خانواده خود وصیت کرد که پس ازمرگش تا چند سال درموسم حج درمنی برای او مراسم عزاداری برپاکنند. - دستور داد برای خویشان وکسان هدیه ای بفرستند، حتی هفتاد دینار برای حسن افطس از خویشان او. وحسن افطس همان کسی است که با خنجر به امام حمله کرده بود ومی فرمود می خواهد آیه قرآن رادرمورد صله رحم اجرا کند. - درباره امام پس ازخود، امام کاظم(علیه السلام) رابرای چندمین بار منصوب کرد که او درآن هنگام براساس سندی بیست سال داشت. - بخشی از سفارشهای او درباره غسل وکفن وقبر خود بود که احکام اسلامی دراین زمینه وجود دارد. - وبالاخره بخشی از وصیت راجع به مردم بود که روؤس آن دعوت به وقار وآرامش، حفظ زبان، پرهیز ازدروغ وتهمت ودشمنی، دوری ازتجاوز کار، پرهیز ازحسادت وترک معاصی و... بود.